سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دلها، خاک و دانش، نهال و گفتگو، آب است . هرگاه آب از خاک جدا افتد، نهال خشک گردد . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :8
بازدید دیروز :2
کل بازدید :5865
تعداد کل یاداشته ها : 13
04/4/9
4:34 ص

‏تمام دانش‌آموزان سخت معتقد بودند که نظام سوسیالیستی بهترین روش برای اداره یک کشور است زیرا در آن نه فقیر و نه ثروتمندی وجود دارد و همه به‌طور برابر زندگی خواهند کرد.
 پروفسور پیشنهاد داد: از این به بعد تمام نمرات به‌طور میانگین حساب و داده می‌شود و همه یک نمره را دریافت می‌کنند.

‏به این ترتیب نه کسی 20 می‌گیرد و نه کسی تجدید می‌شود.
پس از امتحان اول نتایج جالب بود . میانگین نمرات 16 شد.
درس‌خوان‌ها و پرتلاش‌های کلاس که برای امتحان خود را به‌خوبی آماده کرده بودند از نمره? 16 بسیار ناراحت بودند و در عوض تنبل‌ها ابراز شادمانی کردند .
‏در امتحان بعدی معلوم شد آن‌ بچه درس‌خوان‌هایی که ساعت‌ها پی مطالعه و یادگیری بودند از تلاش خود کاسته و یک پله پایین‌تر آمدند و آن‌هاکه کم‌تر درس می‌خواندند تقریباً درس را رها کردند زیرا از تجدید نشدن خاطر جمع بودند.
میانگین نمرات به 12 کاهش پیدا کرد.

‏در امتحان سوم اما همه‌چیز تغییر کرد.
مشخصا" خیلی‌ها درس خواندن را رها کرده بودند و آن بچه درس‌خوان‌ها آن‌قدر از دوران اوج خود فاصله گرفته بودند که حتی اگر می‌خواستند نیز دیگر قادر به کسب نمرات سابق نبودند.

تمام کلاس نمره? 7 دریافت کرد. حالا همه با هم تجدید شدند!!!

‏همه به پرفسور اعتراض کردند و خواستند که از این به بعد همچون سابق نمرات به‌طور مجزا محاسبه شود.

اما پروفسور اجازه نداد و گفت: هرکس این سیستم را قبول نداشته باشد از دانشگاه اخراج می‌شود!
دانش‌آموزان سکوت کردند و سپس پروفسور افزود: حالا علت شکست نظام‌های سوسیالیستی را فهمیدید؟

‏در آخر باید گفت که بدون حمایت از کوشش‌گران و ارج نهادن استعداد‌ها، و همچنین با توزیع ناشیانه ثروت بدون برنامه‌ای برای تولید ثروت، نه رفاهی وجود خواهد داشت و نه سیستمی اجتماعی که بتواند از مستمندان حمایت و برایشان تولید اشتغال کند. در نتیجه همه قرار است که بد باشند و بد زندگی کنند!


  
  

کی دنبالمون کرده که دیگه شیر رو توی شیرجوش و روی گاز نمی‌جوشونیم، به حباب‌های ریزی که دورش ایجاد می‌شه، زل نمی‌زنیم و به‌جاش سی ثانیه چرخیدن سینی مایکروویو رو ترجیح می‌دیم؟

کی دنبالمون کرده که به جای لباس پوشیدن، رفتن تا نونوایی محل، خریدن دو تا سنگک و سر راه سلام و علیک کردن با در و همسایه، با چهار تا کلیک سفارشمون رو ثبت می‌کنیم؟

کی دنبالمون کرده که به جای لم دادن روی کاناپه، تخمه خوردن و انیمیشن دیدن، سرعت دو ایکس رو انتخاب می‌کنیم که تند تند بگذره و تموم شه؟

کی دنبالمون کرده که دیگه کتاب نمی‌خونیم، مقاله نمی‌خونیم، دنبال معنی هیچ لغت زبانی نمی‌گردیم، هیچ یادداشتی رو خلاصه نمی‌کنیم و منتظریم هوش مصنوعی همه‌ش رو انجام بده و هلو رو بذاره تو گلومون؟
کی دنبالمون کرده؟
چی دنبالمون کرده؟
تهش به کجا قراره برسیم؟ اصلاً تهش چیه؟
مگه قرار نبود از مسیر لذت ببریم؟
این ک همش مقصده!!!


  
  

چارلز فیلمور درباره این موضوع می‌گوید:

همه نظام‌های شفا، شادمانی را از موثرترین عوامل بازگشت سلامت دانسته‌اند.
پزشکی، حکایت درمان بیمارش را که زنی بود که غده بزرگی در رحم داشت تعریف می‌کند: از قرار معلوم داستان مضحکی را برایش تعریف کرد، زن نیز چنان از ته دل خندید که غده ترکید و به صورت مایع از بدنش خارج و ناپدید شد.
ذهن چنان اعصاب را در هم می‌پیچد که نگو و نپرس.
اندیشه ترس، جریان یکنواخت و متوازن زندگی را در بعضی از مراکز عصبی بند می‌آورد و کانونی ایجاد می‌کند که سایر ترس‌ها پیرامونش گرد می‌آیند و سرانجام در کنش‌هایی حائز اهمیت، انعقاد خون به وجود می‌آورند.
نوعی نیرو برای شکستن سد ضرورت دارد. برای زدودن ترس از ذهن و جلوگیری از تراکم آن در جسم، شیوه‌های گوناگون وجود دارد. یکی از موثرترین و مستقیم‌ترین شیوه‌ها برای درهم شکستن ترس، خنده است.
به ترسهایتان بخندید!
وقتی ترسهایتان را ریشه‌یابی کنید و به منشاء آنها برسید متوجه می‌شوید که تا چه اندازه مضحک و خنده دارند! بی‌شک میان شادمانی و تندرستی رابطه‌ای نزدیک وجود دارد. آواز خواندن بر سلامت می‌افزاید زیرا خون را به گردش در می‌آورد و جریان خون هر چه بهتر نشانه تندرستی است.
اگر جریان خون هیچ گاه کند نمی‌شد و عصب‌ها و منافذ همواره گشوده و آزاد می‌بودند و به سرعت وظیفه‌شان را به انجام می‌رساندند هرگز زائده‌ای در جسم پدید نمی‌آمد.
پس منطقاً باید آن فعالیت‌های ذهنی را که به طور طبیعی جریان زندگی را  در بدن به حرکت وامی‌دارند در خود پرورش دهیم و یکی از مهمترین فعالیت‌های ذهنی، شادمانی است!

 


  
  

سلام دوستان عزیز

این روزها شاهد رسیدن قیمت دلار با سقف جدید 60 هزار تومانی هستیم. قیمتی که به نظر می‌رسد ناشی از اشتباهات تکراری سیاست‌گذاری دستوری دولتمردان ما است. زمان زیادی از دلار جهانگیری 4200 تومانی نمی‌گذرد که هم اکنون دلار  28500 تومانی فرزینی را داریم.

در نگاه اول ما سیاست‌گذاران و اقتصاد خوانده‌هایی را داریم که حتی حافظه تاریخی آنان به 5 سال پیش هم نمی‌رسد و اشتباهاتی را تکرار می‌کنند که اظهر من الشمس است. آنها سعی می‌کنند که قیمت ارز را کنترل کنند ولی ناتوان از این کار و وضعیت به وجود آمده هستند!

اما واقعیت چیز دیگریست. آنها بی‌سواد و احمق نیستند. اتفاقا از من و شما خیلی زرنگ تر هستند. افزایش قیمت دلار تا این سقف عمدا و در جهت جبران کسری بودجه دولت خواهد بود. می‌دانید در این مدت دولت چقدر ارز و سکه آن هم ربع سکه با حباب بالا فروخته است؟! می‌دانید سهامی که به قیمت مفت در آبان امسال خرید به قیمت حدود 2 برابر به مردم تشنه جبران کاهش ارزش پول فروخت؟!

به نظر من این قیمت 60 هزار تومانی ساختگی است و دوام زیادی ندارد و بعد از اینکه دولت کارش با دلار 60 هزار تومانی تمام شد فرو خواهد ریخت!


  
  

سلام دوستان

یک سال دیگر را رو به پایان داریم و سال 1402 با اتفاقات جدید در راه است. تقویم‌های زیادی در بازار وجود دارد که تقویم دیواری، رومیزی و جیبی معمول‌ترین آنان هستند. نوع تقویم جدیدی که چند سال اخیر استفاده می‌شود تقویم دسکتاپ می‌باشد که من بر روی کامپیوتر و لپ‌تاپ خودم استفاده می‌کنم.

تقویم‌های دسکتاپ زیادی توسط وبسایت‌های مختلف تولید می‌شود. من شخصا تقویم‌های دسکتاپ آی زیج را می‌پسندم چون اندازه متناسب و خوانایی خوبی دارد. این وبسایت تقویم‌هایی با موضوعات متنوع و مختلف منتشر می‌کند و من علاقه زیادی به طبیعت دارم و لذا این تقویم 1402 را مورد استفاده قرار می‌دهم.

سال خوب و خوشی را برای شما در سال 1402 آرزو دارم.